رفیقم خجالت کشید...

ساخت وبلاگ
ما مبارزه خود را برای اسلام و خدا شروع کردیم و قصد قدرت طلبی و قبضه کردن حکومت را هم نداشتیم. چندین بار از امام عزیزمان(اعلی الله کلمته)پرسیده بودم که شما از چه زمانی به فکر ایجاد حکومت اسلامی افتادید، و آیا قبل از آنچنین تصمیمی داشتید؟(این پرسش به خاطر آن بود که در سال 1347،درس های((ولایت فقیه))ایشان در نجف شروع شده بود و 48نوار از آن درس ها نیز به ایران آمده بود)ایشان گفتند:((درست یادم نیست که ا رفیقم خجالت کشید......ادامه مطلب
ما را در سایت رفیقم خجالت کشید... دنبال می کنید

برچسب : دنبال,ادای,تکلیف,بودیم, نویسنده : hazrateyarr بازدید : 41 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1396 ساعت: 14:16

  من در آن رژیم دیده بودم که حتی افسرهای ارشد، مورد اهانت قرار میگرفتند. یکی از فرماندهان معروف و از آن افراد خبیث خشن، که به درک واصل شده و نمی خواهم اسمش را بیاورم، در سال 13(42)در مشهد فرمانده بود . من هم در آن جا بردند ، تا تحویل بدهند . او من را دید و به طرفم آمد . در آن وقت ،این شخص سرتیپ بود و سرهنگ هایی دور و بش بودند. او آن چنان به این ها اهانت می کرد، که من تعجب کردم . فکر نمی کرد که لاا رفیقم خجالت کشید......ادامه مطلب
ما را در سایت رفیقم خجالت کشید... دنبال می کنید

برچسب : موردی,مکرر,اتفاق,افتاد, نویسنده : hazrateyarr بازدید : 33 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1396 ساعت: 14:16

ما در مشهد،تشکیلات و جلسات مهمی داشتیم. در جلسات من، چه قدر دانشجو و دکتر می آمدند و من برای آن ها تفسیر میگفتم. با جوانی از دوستام خودم، که فارغ التحصیل و آدم باسوادی بود، می خواستم به تهران بیایم. در ایستگاه راه آهن، با هم قدم می زدیم که وقت قطار بشود. در همین موقع، چند جوان که معلوم نبود اصلا سوادی هم دارند یا ندارند-تیپ های اروپایی آن روز که لباس جین می پوشیدند و تازه در ایران معمول شده بود- به شکلی من را مسخره کردند که رفیقم خجالت کشید. این مسخره کردن ها رایج شده بود و دیگر مخصوص بچه ها و یا یک طبقه خاص نبود. + نوشته شده در  سه شنبه سی و یکم مرداد ۱۳۹۶ساعت 11:20  توسط رقیه علیمحمدی  |  رفیقم خجالت کشید......ادامه مطلب
ما را در سایت رفیقم خجالت کشید... دنبال می کنید

برچسب : رفیقم,خجالت,کشید, نویسنده : hazrateyarr بازدید : 45 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 14:01